«خاطرات اردیبهشت»
خرابم از تو و از خاطرات اردی ... آه
همان زمان که تو تاب از دلم ربودی ... آه
نشستنِ لب حوض و کنار بوته ی یاس
همان زمان که تو برتر ز یاس بودی ... آه
حضورِ حاضرِ ناظر، غروب و رنگ تپش
همان زمان که تو اشعار من سرودی ... آه
من و تو، صندلی چوبی و نگاهی محض
همان زمان که تو قطرات اشک دیدی ... آه
تبسم و دل و اشک و هزار ناله و ... عشق
همان زمان که مرا سوی خود کشیدی ... آه
26 اردی بهشت 85