حق با یاسمینه .نمی دونم می شه از نرم افزارها انتظار داشت که مثلا بعضی سایت ها را اصلا باز نکنن؟! بابا تو داری شعر رو به چاش می کشونی! اگه هنری داشته باشی همینه و بس. در ضمن اشکهاتم اصلا قشنگ نیست. راستشو بخوای عکست خیلی ضایع اس. ویه سوال خصوصی هم دارم: شما ترک تشریف دارید؟
خواستیم حواستون جمع بشه آقای شاعر! فکر کردی فیل هوا کردی که آی پی مارو جستی؟ بابا ما رسوای عالمیم لابد رومون نشده به رفیقمون بد بگیم که مستعارش کردیم بعد هم اسم دختر گذاشتیم که...لا اله الا الله... خلاصه حقش نبود اینجوری بچزونی ما رو زمین خوردتیم به مولا ولی ... شعرهات شعر نیست داداش تو داری زور می زنی مخاطبت هم می فهمه حالا اگه کسی تا حالا بهت نگفته ... نمی دونم چرا؟ شعر که فقط قافیه نیست شعر طبع می خواد و قریحه بی رو دربایستی من که یه خورده می شناسمت می دونم که نهایت می تونی یه مقلد خوب باشی نه شاعر راستش می ترسم مسخره ات کنن وبلاگت رو به یه دوست اهل شعر نشون دادم هنوز چهار بیت نخونده بود که خندید گفت شاعر نمی شه گفتم بیشتر بخون خوند و به خودش آفرین گفت! گفت با نظر اول درست حدس زدم. شاعر نمی شه. یه چیزایی می آد تو ذهنش اما انقدر کشش نداره که پخته تحویل بده. داداش اگه ما از اول تو جفت دنج ها کم نظر می دادیم واسه خاطر این بود که دوست نداشتیم کارمون باعث تشویقت بشه نمی خواستیم سرگرم احساساتت بشی یه وقت فکر نکنی می خوا م نصیحتت کنما ولی تو این سن طبیعیه یه کم طاقت بیاری که بگذره از هر چی احساسات دخترونه اس منزجر می شی حالا اگه اشتباه می کنم تو به بزرگی خودت ببخش دلم نمی خواد این بحث بینمون گر بگیره اصلا فراموشش کن ما فکرمون یه چیزی که شاید تو اصلا دوست نداشته باشی حلال کن و التماس دعا
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
طرفای ما نمی آی عزیز
منتظر یادگاریهاتم
اینقدر ساکت نباش
حالم بهم خورد از شعر هایت. تو چه اعتماد به نفسی داری!؟ آخه کی با این جفنگیات اسم خودشو می ذاره شاعر اونم با اسم مستعار م.سکوت.
حق با یاسمینه .نمی دونم می شه از نرم افزارها انتظار داشت که مثلا بعضی سایت ها را اصلا باز نکنن؟! بابا تو داری شعر رو به چاش می کشونی! اگه هنری داشته باشی همینه و بس. در ضمن اشکهاتم اصلا قشنگ نیست. راستشو بخوای عکست خیلی ضایع اس. ویه سوال خصوصی هم دارم: شما ترک تشریف دارید؟
یه مدت که بگذره... سقف دلت بازسازی میشه... بارو کن!
خواستیم حواستون جمع بشه آقای شاعر!
فکر کردی فیل هوا کردی که آی پی مارو جستی؟
بابا ما رسوای عالمیم
لابد رومون نشده به رفیقمون بد بگیم که مستعارش کردیم
بعد هم اسم دختر گذاشتیم که...لا اله الا الله...
خلاصه حقش نبود اینجوری بچزونی ما رو
زمین خوردتیم به مولا ولی ...
شعرهات شعر نیست داداش
تو داری زور می زنی
مخاطبت هم می فهمه
حالا اگه کسی تا حالا بهت نگفته ...
نمی دونم چرا؟
شعر که فقط قافیه نیست
شعر طبع می خواد و قریحه
بی رو دربایستی من که یه خورده می شناسمت می دونم که نهایت می تونی یه مقلد خوب باشی نه شاعر
راستش می ترسم مسخره ات کنن
وبلاگت رو به یه دوست اهل شعر نشون دادم
هنوز چهار بیت نخونده بود که خندید گفت شاعر نمی شه
گفتم بیشتر بخون
خوند و به خودش آفرین گفت!
گفت با نظر اول درست حدس زدم. شاعر نمی شه. یه چیزایی می آد تو ذهنش اما انقدر کشش نداره که پخته تحویل بده.
داداش اگه ما از اول تو جفت دنج ها کم نظر می دادیم واسه خاطر این بود که دوست نداشتیم کارمون باعث تشویقت بشه
نمی خواستیم سرگرم احساساتت بشی
یه وقت فکر نکنی می خوا م نصیحتت کنما
ولی تو این سن طبیعیه
یه کم طاقت بیاری که بگذره از هر چی احساسات دخترونه اس منزجر می شی
حالا اگه اشتباه می کنم تو به بزرگی خودت ببخش
دلم نمی خواد این بحث بینمون گر بگیره
اصلا فراموشش کن
ما فکرمون یه چیزی که شاید تو اصلا دوست نداشته باشی
حلال کن و
التماس دعا